پایگاه خبری- اطلاع رسانی وب دا زنجان

چه شد که رشته پزشکی را انتخاب کردید؟
شهر کویری و دور افتاده بم قبل از انقلاب امکانات درمانی چندانی نداشت و تقریبا محدود به چند پزشک هندی و پاکستانی بود با جمعیت کثیری از بیماران شهری و روستایی. ده ساله بودم که پدرم و برادر جوانم را بعلت همین نبود امکانات پزشکی از دست دادم. سال‌های بعد با مجروحین جنگی هم ارتباط داشتم که مجموع این عوامل و تمایلات شخصی، باعث گرایش به رشته پزشکی شد.

اگر به عقب برگردید بازهم رشته پزشکی را انتخاب می‌کنید؟
بله، به خاطر علاقه‌ای که به رشته پزشکی دارم، بازهم این رشته را انتخاب می‌کردم.

لطفا در مورد علائق شخصی خود توضیح بدهید.
به مباحث علوم انسانی علاقه دارم و فکر می‌کنم روان‌شناسی و روان‌پزشکی، فصل مشترک پزشکی و علوم انسانی است. اگر جراح اعصاب نبودم حتما روان‌پزشکی را انتخاب می‌کردم، به جهت عشق و علاقه زیادی که به این بیماران دارم. همچنین به Neuroscience (علوم اعصاب) هم تمایل زیادی دارم .

چند نکته کلیدی که در دوران طبابت به آنها دست یافته‌اید، بیان کنید.
علم پزشکی بی‌انتهاست. موفقیت درپزشکی ترکیبی است از عشق، هوش و استعداد تحصیلی، خستگی‌ناپذیری در کسب علم، تجربه‌اندوزی و توانمندی درمدیریت استرس و مسئولیت پذیری.

چه پیامی برای کسانی که قصد دارند رشته پزشکی را انتخاب کنند دارید؟
همانگونه که اشاره کردم کسانی باید رشته پزشکی را انتخاب کنند که هوش و استعداد تحصیلی بالاتری داشته باشند و در کنار عشق به علم پزشکی و خدمت به انسان‌ها، توان مدیریت استرس راداشته و مسئولیت‌پذیر نیز باشند و اگر دنبال رفاه و مال‌اندوزی هستند، به نظر من بهتر است در این رشته تحصیل نکنند.

از حضورتان در مناطق جنگی در دوران دفاع مقدس، بگویید.
به دلیل آشنایی مختصر با مسائل پزشکی و درمانی، برای اولین بار در تابستان ۶۱ از شهرستان بم عازم جبهه شدم که عملیات رمضان بود. یعنی اولین عملیات نیروهای ایرانی بعد از فتح خرمشهر. کارهای امدادگری نیز در حد اقدامات اولیه و کمکی برای مجروحین بود.
حضورم در مناطق جنگی از سال ۶۱ بطور متناوب تا عملیات والفجر مقدماتی در زمستان ۶۱، ادامه داشت. شروع تحصیلات دانشگاهی من فروردین ۶۲ بود که از جبهه ترخیص شدم و در دوران دانشگاهی طی سال‌های ۶۲ تا ۶۷ که جنگ خاتمه یافت به همراه تعدادی از هم دوره‌ای‌های دانشگاه در جبهه حضور داشتم و عمده‌ترین آن عملیات خیبر بعد از فتح جزیره مجنون بود که در اواخر اسفند ۶۲ اعزام شدم و فروردین ۶۳، در جزیره مجنون و منطقه هورالعظیم بودم.


در پایان ضمن تشکر از شما، اگر سخن ناگفته‌ای دارید بفرمائید؟
آرزو دارم طرح پزشک خانواده و سیستم ارجاع، طبق اصول علمی و مدیریتی در کشور ما اجرا شود. چراکه به عقیده من این طرح کلید اصلی عدالت‌درمانی، برای مردم و امنیت و عدالت شغلی برای پزشکان و کادر درمان است. همچنین از هدررفت سرمایه‌های مردم، بیت‌المال و بیمه‌های درمانی هم جلوگیری می‌کند.