• 1404/04/11 - 09:06
  • - تعداد بازدید: 35
  • - تعداد بازدیدکننده: 30
  • زمان مطالعه : 8 دقیقه
  • /ZBE
وبدا-زنجان

نحو ه ی برخورد با کودکان در شرایط حساس

به‌طورکلی جنگ و آشفتگی‌های محیطی تأثیرات آسیب‌زایی بر پیکره‌ی روان انسان اعم از بزرگ و کوچک می‌گذارد اما ازآنجاکه  کودکان  به علت قرار گرفتن  در مرحله‌ی حساسی از رشد  که درک از جهان ، روابط اجتماعی و هویت فردی‌شان در حال شکل‌گیری است، مواجه با خشونت ، از دست دادن، ناامنی و آشفتگی  ناشی از جنگ  می‌تواند تأثیرات مخربی بر این فرایندها  بگذارد.

 

به گزارش وبدا - زنجان؛ 

بررسی تأثیرات روانی و روحی جنگ بر کودکان 8-11 سال 

به‌طورکلی جنگ و آشفتگی‌های محیطی تأثیرات آسیب‌زایی بر پیکره‌ی روان انسان اعم از بزرگ و کوچک می‌گذارد اما ازآنجاکه  کودکان  به علت قرار گرفتن  در مرحله‌ی حساسی از رشد  که درک از جهان ، روابط اجتماعی و هویت فردی‌شان در حال شکل‌گیری است، مواجه با خشونت ، از دست دادن، ناامنی و آشفتگی  ناشی از جنگ  می‌تواند تأثیرات مخربی بر این فرایندها  بگذارد. جنگ با از بین بردن ساختار فیزیکی و اجتماعی  که حس امنیت را فراهم می‌کنند و با ایجاد تجربیات تروماتیک مستقیم ، پایه و اساس حس امنیت کودکان را فرومی‌ریزد. این آسیب  به حس امنیت، می‌تواند پیامدهای رفتاری و روانی عمیق و طولانی‌مدتی داشته باشد که تا بزرگ‌سالی نیز ادامه می‌یابد. ایجاد محیط‌های امن ، بازسازی روال زندگی و ارائه حمایت‌های روان‌شناختی  برای کمک به کودکان در بازسازی این حس امنیت ضروری است.

کودکان چه درکی از جنگ دارند؟

درک کودکان از جنگ به عوامل مختلفی بستگی دارد، ازجمله سن، سطح رشد شناختی، تجربیات شخصی،  محیط فرهنگی و سطح اطلاعاتی که از بزرگ‌سالان دریافت می‌کنند.

در اینجا به چگونگی  درک کودکان از جنگ در دو گروه سنی مختلف می‌پردازیم :

پیش‌دبستانی(3-6 سال)

در این سن درک کودکان از جنگ بسیار محدود  و اغلب بر اساس مشاهدات حسی و تجربه‌های فوری است. آن‌ها نمی‌توانند مفاهیم انتزاعی جنگ را درک کنند و بیشتر به وقایع ملموس  و فیزیکی واکنش نشان می‌دهند:

ترس از صداها و صحنه‌ها: صدای انفجار، شلیک گلوله ، دیدن دود یا تخریب  و حضور افراد مسلح  می‌تواند برایشان بسیار ترسناک و گیج‌کننده باشد.

تأثیر بر روال روزمره: آن‌ها متوجه  تغییر در برنامه روزانه مانند نرفتن  به مهدکودک؛  عدم دسترسی به بازی‌ها یا غذاهای خاص می‌شوند، اما دلیل آن را نمی‌فهمند.

 تمرکز بر خود: درک آن‌ها از خطر معمولاً به امنیت شخصی‌شان محدود می‌شود. " آیا من آسیب می‌بینم؟ "یا "آیا والدینم پیش من می‌مانند؟"

بازی‌درمانی: ممکن است تجربیات جنگ را دربازی‌های خود بازسازی کنند، اما این بیشتر یک‌راه برای پردازش احساسات است تا درک واقعی  و منطقی از وقایع .

 

ابتدایی(حدود 7 تا 11 سال)

کودکان در این سن شروع به درک پیچیده‌تر از علت  و معلول و تمایز بین واقعیت و خیال می‌کنند اما هنوز درک کاملی از ابعاد سیاسی  و یا تاریخی جنگ ندارند:

فهم آسیب و مرگ: آن‌ها می‌فهمند که جنگ می‌تواند منجر به آسیب‌دیدگی، مرگ و از دست دادن عزیزان شود. این درک می‌تواند بسیار ترسناک باشد.

مفاهیم "ما" و "آن‌ها": ممکن است شروع به درک وجود دو طرف درگیر در جنگ کنند (ما در مقابل آن‌ها) اما این تمایز اغلب ساده‌انگارانه و بدون درک پیچیدگی‌های سیاسی است.

پرسشگری: ممکن است سؤالات زیادی  در مورد علت جنگ بپرسند: چرا این اتفاق می‌افتد؟ چه کسی جنگ را شروع کرد؟ اما پاسخ‌های سیاسی  و تاریخی برایشان قابل‌درک نیست.

احساس ناامنی و اضطراب: حس امنیت آن‌ها به‌شدت آسیب می‌بیند. آن‌ها ممکن است نگران آینده ، امنیت خانواده و از دست دادن خانه و دوستان خود باشند.

تأثیر رسانه‌ها: در این سن  کودکان ممکن است از طریق تلویزیون اینترنت یا صحبت‌های بزرگ‌سالان اطلاعاتی در مورد جنگ کسب کنند که می‌تواند باعث سردرگمی  یا ترس بیشتر شود. تصاویر گرافیکی می‌تواند برای آن‌ها به‌شدت آسیب‌زا باشد.

تمایل به قهرمان‌پروری: برخی ممکن است تحت تأثیر داستان‌های قهرمانانه قرار بگیرند و جنگ را به ‌مثابه  نبرد بین خیر و شرّ ببینند. اما اغلب  با ترس از واقعیت‌های تلخ همراه است.

صرف‌نظر از سن ، چند جنبه کلی در درک کودکان از جنگ مشترک است :

  • آسیب به حس امنیت
  • از دست دادن کنترل
  • تروما و استرس

درک چگونگی تأثیر جنگ بر کودکان  به ما کمک می‌کند  تا حمایت‌های لازم برای کمک به آن‌ها در پردازش این تجربیات دشوار را فراهم آوریم.

آسیب‌های احتمالی روان‌شناختی بر کودکان و نوجوانان

آسیب به دل‌بستگی‌ها و روابط امن:

تجربه جنگ  تهدیدی برای از بین رفتن دل‌بستگی‌ها و روابط ایمن است. در کودکان از دست دادن والدین ، خواهر، برادر یا دوستان ، ضربه‌ی روحی عمیقی است. حتی تهدید به جدایی  یا دوری  از مراقبان اصلی می‌تواند حس ناامنی شدیدی ایجاد کند، زیرا والدین پناهگاه اصلی کودکان در برابر خطرات است.

مشکلات والدین در حمایت از کودکان:

خود والدین نیز در شرایط جنگی  دچار استرس، تروما و اضطراب  می‌شوند. این امر می‌تواند  توانایی آن‌ها  را برای ارائه  حمایت عاطفی و ایجاد حس امنیت برای فرزندانشان کاهش دهد.

تأثیرات روان‌شناختی مستقیم:

ترس و اضطراب مداوم: کودکان به‌طور مداوم  در معرض ترس از مرگ، آسیب دیدن، با از دست دادن عزیزانشان قرار می‌گیرند. این ترس می‌تواند به اضطراب فراگیر و حملات پنیک منجر شود.

بازگشت به گذشته و کابوس‌ها: تجدید تجربه صحنه آسیب‌زا به‌صورت کابوس  یا خاطرات  فلش بک، حس ناامنی را حتی در زمان‌هایی  که خطر واقعی وجود ندارد زنده نگه می‌دارد.

هوشیاری بیش‌ازحد: کودکان ممکن است به‌طور مداوم  نسبت به صداها  و یا حرکات  اطراف خود گوش‌به‌زنگ باشند، حتی کوچک‌ترین محرک  بی‌خطر  نیز می‌تواند باعث واکنش ترس در آن‌ها شود.

بی‌تفاوتی عاطفی: برخی از کودکان برای محافظت از خود  در برابر درد، احساسات خود را سرکوب می‌کنند. این می‌تواند به کناره‌گیری اجتماعی  و ناتوانی در برقراری ارتباط  عمیق منجر شود.

درک تحریف‌شده از جهان: جنگ دیدگاه کودکان  را نسبت به جهان تغییر می‌دهد. آن‌ها به‌جای اینکه دنیا را مکانی امن  برای اکتشافات و رشد ببینند، آن را مکانی پر از تهدید  و خشونت تصور می‌کنند.

احساس بی‌قدرتی و درماندگی : کودکان در جنگ ، قربانی شرایط هستند که هیچ کنترلی بر آن ندارند این حس بی‌قدرتی می‌تواند به احساس ناامیدی  و درماندگی عمیق منجر شود.

نحوی برخورد و حمایت از کودکان در شرایط اضطراری جنگ

برخورد صحیح و حمایت از کودکان در شرایط اضطراری جنگ ، کلیدی  برای کاهش آسیب‌های روانی و روحی و کمک به تاب‌آوری آن‌ها در آینده است. در این شرایط بزرگ‌سالان ، چه والدین چه مراقبان و چه نیروهای امدادی نقش حیاتی دارند.

اصول کلی حمایت از کودکان در جنگ :

حفظ امنیت و آرامش خودتان:

کودکان به‌طور غریزی اضطراب بزرگ‌سالان را حس می‌کنند. اگر شما آرام باشید  به آن‌ها نیز آرامش  بیشتری منتقل می‌شود. هرچند دشوار است  اما تلاش کنید بر احساسات خود مسلط شوید و نگرانی‌هایتان را  در حضور آن‌ها به حداقل برسانید.

 ایجاد محیطی امن: (تا حد امکان)

  • امنیت فیزیکی:

اولویت اصلی ، محافظت از کودکان در برابر آسیب‌های جسمی است.  این شامل پناه گرفتن در مکان‌های امن ،  دوری از مناطق خطرناک و اطمینان از دسترسی  به نیازهای اولیه مانند آب و غذا و سرپناه است.

  • امنیت عاطفی:

حتی در بحبوحه ناامنی فیزیکی، تلاش کنید محیطی باثبات  عاطفی ایجاد کنید، لحن آرام و مطمئن، آغوش گرفتن و حضور فیزیکی می‌تواند حس امنیت را تقویت کند.

برقراری ارتباط صادقانه و مناسب سن:

صداقت: به‌جای پنهان کردن واقعیت ، اطلاعات را به‌گونه‌ای که برای کودکان قابل‌درک باشد منتقل کنید. دروغ گفتن یا انکار واقعیت  می‌تواند به اعتماد آن‌ها آسیب بزند.

ساده‌سازی: از زبان ساده و مستقیم  استفاده کنید. از  اصطلاحات پیچیده  یا جزئیات گرافیکی خودداری کنید.

 پاسخ به سؤالات: به سؤالات آن‌ها  باحوصله  و صداقت پاسخ دهید، حتی اگر تکراری باشند. اگر چیزی را نمی‌دانید بگویید من مطمئن نیستم اما باهم از پس این قضیه برمی‌آییم .

اطمینان بخشی: به آن‌ها بگویید شما برای محافظت از آن‌ها هر کاری می‌کنید و تنها نیستید.

راهکارهای عملی برای حمایت از کودکان:

 برقراری روال عادی تا جایی که ممکن است: حتی در پناهگاه یا در شرایط آوارگی تلاش کنید  یک برنامه مشخص داشته باشید زمان‌های مشخصی برای غذا خوردن ، خوابیدن و بازی کردن.

این روال به کودکان حس پیش‌بینی پذیری و کنترل می‌دهد و اضطراب ناشی  از هرج‌ومرج را کاهش می‌دهد.

تشویق  به ابراز احساسات:  به کودکان اجازه دهید هر احساسی که دارند (ترس، غم ، خشم ، سردرگمی) را بیان کنند به آن‌ها بگوییدکه این احساسات طبیعی هستند و نباید از آن‌ها خجالت بکشند.

گوش دادن فعال: فعالانه به حرف هابشان گوش دهید حتی اگر نامفهوم  یا تکراری به نظر برسند. بجای قطع کردن  یا قضاوت  به آن‌ها فضا دهید تا صحبت کنند.

 کاهش مواجهه با اخبار و خشونت: تا حد امکان کودکان را از صحنه‌های خشونت‌آمیز، اخبار جنگی که از تلویزیون و رادیوپخش می‌شود و مکالمات اضطراب‌آور بزرگ‌سالان  دورنگه دارید آن‌ها نمی‌توانند اطلاعات را مانند بزرگ‌سالان  فیلتر و پردازش کنند و تصاویر  می‌توانند برای آن‌ها  بسیار آسیب‌زا باشد.

توجه به علائم پریشانی: مراقب تغییر رفتاری مانند شب‌ادراری ، مکیدن شست ، گوشه‌گیری ، پرخاشگری ، مشکلات خواب یا از دست دادن اشتها باشید. این علائم نشان‌دهنده‌ی استرس و تروما هستند و نیاز به توجه و حمایت بیشتر دارند.

کودکان بی‌گناه‌ترین قربانیان درگیری‌ها هستند که در معرض ترس، اضطراب شدید، افسردگی و کابوس‌های شبانه قرار می گیرند ، کودکان درکی از جنگ و روابط پیچیده ندارند و  حمایت از آنها  در این شرایط ، یک کار طاقت‌فرسا  و چالش‌برانگیز است اما با آگاهی ، صبر و شفقت  می‌توانیم به آن‌ها کمک کنیم  تا این دوران سخت را پشت سر بگذارند  و زخم‌های  روحی‌شان تا حدودی التیام یابد.

  • گروه خبری : اخبار مناسبتی,روابط عمومی,اخبار علمی,اطلاع رسانی بحران
  • کد خبر : 2030
کلمات کلیدی
سیده سعیده  موسوی
خبرنگار

سیده سعیده موسوی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید